ایلین ایلین ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

نفسم ایلین

Celebrate Thanksgiving

سلام به دخمل ناز و خوشکلم....خوبی گلم....خوشی....این هفته جمعه یعنی در تاریخ 19مهر 92 ما یک مراسمی داشتیم به نام جشن شکرگذاری  بزار از اول بهت بگم چندین سال پیش تو اسرم بیماری خیلی وحشتناک و همه گیر اومده بود که خود اهالی نذر کردن اگه این بیماری از بینشون بره سالانه بعد از کشت محصول همه برن مزار  زیارت امامزاده سید حمزه وقتی بیماری تمام شد از اون وقت تا حالا هرساله همین کارو میکنن هرخانواده ای برای خودشون غذا درست میکنن میرن اونجا میخورن و زیارت اهل قبور هم میرن این  جمعه هم ایلین خانم دومین ساله که تو این مراسم شرکت میکنه و حسابی بهمون خوش میگذره  ما هم امسال با عمه ها و عموها و داماد جدیمون رفتیم صبح ک...
21 مهر 1392

گالری عکس 3

... دخترم ای جانم... دخترم ای شیرین تر از شهد عسل دخترم صد شعر نو یکصد غزل دخترم زیباترین رنگین کمان آفتاب روشن این آسمان دخترم یک عالمه مهر و وفا برترین پیمانه جود و سخا دخترم گلدان گلهای بهار دانه ی یاقوت زیبای بهار دخترم بر درد بی درمان شفا یک ملک در ظاهری انسان نما دخترم الماس انگشتر نشین شاهکاری نیست زیبا تر از این شعر از سید مجید حسینی دخترم محرم اسرارم عاشقانه دوست دارم وقتی با کوچکترین بهونه ای میخندی و مرواریدای سفیدت نمایان میشه دنیا رو دارم و دیگه هیچی نمیخوام.نفس مامان الهی صد ساله شی.                   ...
14 مهر 1392

این روزهای دخترکم

به نام آن والایی که شعله عشق را در فانوس سینه پر مهر مادری روشن نمود و بارور ساخت. در عمیق ترین نقطۀ اقیانوس شب، صدفیست به سفیدی صبح که در دلش دردانه اشکی می پرورد به زیبایی سلام تا عاشقان را پیشکشی باشد به عزیز ترینها. پس ای عزیزترین سلام. سلام ایلینم خوبی  خوشی سلامتی....چند وقتیه که برات از کارهایی که میکنی ننوشتم ....الان اومدم که برات بنویسم چه شیرین زبونی هایی میکنی  یک روز نشسته بودم اومدی بهم میگی مامانی دلم برات یک ذره شد بیا بوست کنم منو میگی بابایی اخه هیچ وقت برای بابایی از این محبت ها نمیای   تموم کتاب شعرات و حفظی و وقتی یکی میگیری که بحونی میبینم دقیقا  همون صفحه رو کامل میخونی...
23 شهريور 1392

فرشته ی خونه ما روزت مبارک

. ای بهار آرزوی نسل فردا،دخترم / ای فروغ عشق از روی تو پیدا، دخترم چشم وگوش خویش را بگشا کز راه حسد / نشکند آیینه ات را چشم دنیا، دخترم دست در دست حیا بگذار وکوشش کن مدام / تا نیفتی در راه آزادی از پا، دخترم کوه غم داری اگر بر دوش دل همچون پدر / دم مزن تا می توانی از دریغا، دخترم با مدارا می شوی آسوده دل،پس کن بنا / پایه رفتار خود را بر مدارا، دخترم   عزیزم تموم عشق وهستی و نفسم روزت مبارک      پی نوشت...ایلینم روز دختر من خونه نبودم و با مامان جون و اقاجون رفته بودم تهران ولی شبش که اومدم بابایی برات 2تا اسباب بازی خیلی خوشکل کادو خرید که عکسشو بعدا برات میزارم   ...
18 شهريور 1392

تعطیلات فرشته نازم

سلام عزیزم خوبی خوشی ببخشید که دیر دیر میام برات مینویسم گلم کلی ازت پست عقب افتاده دارم ولی وقت نمیکنم برات بزارم اخه اخرای تعطیلات و ما هم همش بیرون و در حال گشت و گذار دیروز یعنی 11 شهریور دوست بابایی از بومهن اومدن شمال  یک شبش رفتیم خونه یکی دیگه از دوستاشون قائمشهر  خونه دوست شما ثنا جون و از همونجا شب همگی اومدیم خونه ما صبح با هم رفتیم سمت دریا که تو راه بابایی گفت بریم پلاژ راه اهن که حسابی خوش بگذرونیم و راحت باشیم رفتیم و از شانسمون چون کارت بابایی همراش بود راهمون دادن ولی واقعا جای خیلی خیلی قشنگی بود هممون افسوس خوردیم که چرا زودتر از این از امکاناتی که شرکتشون بهشون میده استفاده نکردیم اولش که رفتیم سمت ...
13 شهريور 1392

ایلین در پل سفید

سلام عزیزم خوبی گلم خوشی....امروز اومدم فقط از تعطیلات اخر هفتمون بگم که با چندتا از دوستای بابایی رفتیم پل سفید روستایی به نام فکر کنم سنگده باز هم مطمئن نیستم ولی خیلی خیلی جای عالیی بود و کلی هم شلوغ ....جنگل بود به همراه یک چشمه وسطش که حسابی به دخملی خوش گذشت و کلی هم بازی کرد و به ما هم خیلی خوش گذشت روز خیلی خوبی بود .....حالا بریم سراغ عکسای اون روز جمعه 25مرداد 1392           ایلین خانم به همراه امیر رضاجون     سناجون این هم کوچیکترین عضو جمعمون مهنا جون که بیشتر به خاطر دیدن ایشون رفتیم خونشون   این هم بابایی در حال...
29 مرداد 1392

گالری عکس 2

ما اومدیم فقط با عکس: اول از همه عکس از نازنین خانم دخترم بزارم که خیلی دوسش داره...مادربزرگ من بهش هدیه داد ....همه جا باهاشه و  کلی باهاش حرف میزنه بوسش میده کلا دنیایی داره با این نازنین خانم                              توروخدا ژستارو نگاه خاله ها تو عکس گرفتن این کارارو میکنن ایلین هم.....       دخترم داره نای نای میکنه                     ...
24 مرداد 1392

ما اومدیم با کلی خبر و عکسسسسسسسسسسسسسسس

  سلام و صد سلام به دخترم...دختری 29 ماهه که 29ماه منو به دنیای مادری برد به دنیای شیرین مادری ....خیلی قشنگ این حس...خیلی خیلی بیشتر از اونیکه فکر کنی....حسی که ببینی یکی وجود داره از گوشت و پوست و خون من واین منم که عاشقانه میپرستمش.... عزیزم قبل از همه باید بگم ببخشید که یک مدته برات ننوشتم کامپیوترمون کیبوردش خرابه برای همین نمیشد برات نوشت ...کلی از کارات تو گوشیم سیو کرده بودم ولی چند روز پیش گوشیم از دستت افتاد شکست و صفحش سوخت و همه اونارو از دست دادم بیشتر از همه دلم برای اون نوشته ها سوخت حالا تا جایی که یادم میاد برات مینوسم .... ایلین من این روزها به معنای واقعی خانم شده و کارهای خودشو دوست داره خودش انجام بد...
5 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفسم ایلین می باشد