ایلین ایلین ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

نفسم ایلین

اردیبهشت 94 و عروسی مهلا جوون

5 1 ماهگیت مباااارک عسل مامااااان....51 ماهه که ما فرشته ای تو خونموووون داریم که به دنیا نمیدمش و برای داشتنش خدارو هزاران هزار بار شاکرم دختر داشتن نعمتیه که با هیچ چیزی برابری نمیکنه و ممنوووووووووووووووووووونم از خدا که من و لایق داشتن همچین نعمتی دونست و یک دختر ناااااااااااااااااز و بهم بخشید با وجود این فرشته خونمون تمام روزهامون به شادی میگذره و دختر عشق بیرونم باعث میشه که تو این هوای خوب یک روز هم خونه نمونیم ...البته با شروع شدن امتحانات فکر کنم یک ماه نتونم دخترم و مثل همیشه بیرون ببرم ولی بعد امتحانااا حسابییییییییییییی جبران میکنم حالا بریم سراغ عکسا .از اونجایی که وقتی م...
28 ارديبهشت 1394
2345 11 16 ادامه مطلب

فروردین 94

سلااااام به دختر نااازم..ببخشیید دیر به دیر برات پست میزارم...همش تقصیر این هوای خوبه که تشویقمون میکنه به بیروووووووووووووون رفتن...درسام و هم نخوندم و امتحانات هم نزدیکه ایلین هم ترم عمومی خلاقیت و تموم کرد و عالییییییییییییییی بود نتیجش...همه خیلی راضی بودن ازش ..درصد تجربی 100 بود و ریاضی 97 برای همین شما رفتی رشته تجربی...البته الان نفرستادمت گفتم استراحت کنی و از سال بعد مهر دوباره ادامشو میفرستمت...کلی مربیا ناراحت شدن که دیگه نمیری ...میگفتن دختر باهوشی هستی البته وزنت 1 کیلو کم بود به نسبت قدت...گفتن قدت ماشالله خیلی بلنده و وزنت کم البته تقصیر خودمه چون همیشه خوش غذایی و خوب میخوری زیاد پیگیر غذاخوردنت نمیشدم ...
15 ارديبهشت 1394

عکس های به جا مانده از بهمن و اسفند 93

5 روز مانده تا بهار این روزها هرکسی به کاری مشغول است پدر حساب های اخر سال را جمع میزند مادر نشسته است کنار تنگ بلور تا بهار بیاید  من اما یک گوشه نشستم به تو فکر میکنم به تو فکر میکنم به تو فکر میکنم سلااااااااااااااااااااااااام به تموم زندگیم دیگه داریم به اخر سال نزدیک میشیم و شما روز به روز شیرین تر و خانومتر و عزیزتر میشی برای ما ... خیلی خیلی شیرین زبون شدی قبلا هرچی که میگفتی تو note گوشیم ذخیره میکردم و بعدش تو وبلاگت ثبت میکردم ...الان خیلی وقته که یادم میره بنویسم ...ولی خیلی شیرین زبون و فهمیده و عاقلی ... یک روز باهات قهر بودم میای بهم میگی مامانی چرا بهم اخم میکنی اون دفعه خ...
25 اسفند 1393

دخترک 3سال و 10 ماه و 30 روزه ی من

سلاااااااااااااااااااام به دخترک ناااااازم...عزیزم دیگه به چهارسالگیت چیزی نمونده و چهاااااارسال من از بودنت لذت بردم ....امسال میخوام تو مهدت برات تولدت بگیرم تا حساااابی بهتون خوش بگذره...هنوز هیچ برنامه ای ندارم که تولدت و چطور برگزار کنم...امتحانم اخر این ماه تموم میشه و من راحت میشم .... الان هم اومدم این عکس های چند وقت و بزارم برات خوشکلم ...و چند تا از شیرین زبونیات و بگم رو نافت یک ماه گرفتگی کوچولو داره اون سری به من میگی مامان این چیه رو نافم من اصلا حواسم نبود گفتم مارکته...با چنان تعجبی گفتی مگه من لباااااسم...کلی خندیدم با خاله نشسته بودی عکس نگاه میکردی میگی خاله اینجا خیلی قشنگ شدی رژ لبت هم خیلی خوشرنگه صبح بیدار...
26 دی 1393

عکس های اذر ماه نفسم

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام به دوستای گلم....خوبین...خوشین....چه میکنین با این هوای سرد...امیدوارم که سرما نخورن کوچولوهاتوووووون.......باز هم اومدم با کلییییییییییییییییی عکس های ایلینم: عروسی دوستم کوثر جون   نامزدی دوستم مریم جون تولد مامان جون مریم...شام رفتیم بیرون خوردیم و رفتیم پارک ملل بعدش هم مراسم کیک خوری خونه مامان جووون...حسابی به ایلین خوش گذشت عکس های اردو خانه کلبادی که دخترم و بردن و میترا جووون زحمت کشیدن و عکس های ایلین و بهم دادن....از عکس های تو ماشینمعلومه حسابی بهشون خوش گذشت ایلین جون و شنتیا جون ...
24 آذر 1393

عکس های مهر و ابان 93

سلاااااام...بالاخره وقت کردم بیام و عکس هارو بزارم...البته متاسفانه به دلیل عکس های زیاد و کمبود حوصله و وقت من کاندید هارو میزارم کادو مادر جون زینب این عکس هم از یک روز قبل از تاسوعا و مراسم عذاداری تو موسسه این هم سوغات خاله از شلمچه روز تغذیه تو مهد تموم شد بای دوستای خوبموووووون ...
5 آذر 1393

مهر ماه 93

سلام...خیلی وقته که پست نزاشتم و الان کلیییییییییییییی عکس دارم نمیدونم از کدومش بزارم....پس بریم سراغ عکس ها:   روز جهانی غذا دخترم داره غذا میفروشه و پولشو کمک کردن به ماهک خیلی خیلی خوشت اومده بود و کلی ذوق کردی....بفرمایید دوستاااان دخترم اینجا میخواد بره کانون پرورش فکری کودکان...از طرف موسسه بردنتون خیلی خوب بود و خوش گذروندی اینجا هم با انیسا جون رفتیم مینی پارک دهکده ارامش با دایی جون کلاس زبان دخترم روز شکر گزاری ...هر سال بعد از کسب برنج همه میریم مزار و غذا میخوریم یک نوع شکرگزار...
29 مهر 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفسم ایلین می باشد