اردیبهشت 94 و عروسی مهلا جوون
51 ماهگیت مباااارک عسل مامااااان....51 ماهه که ما فرشته ای تو خونموووون داریم که به دنیا نمیدمش و برای
داشتنش خدارو هزاران هزار بار شاکرم
دختر داشتن نعمتیه که با هیچ چیزی برابری نمیکنه و ممنوووووووووووووووووووونم از خدا که من و لایق داشتن
همچین نعمتی دونست و یک دختر ناااااااااااااااااز و بهم بخشید
با وجود این فرشته خونمون تمام روزهامون به شادی میگذره و دختر عشق بیرونم باعث میشه که تو این هوای خوب
یک روز هم خونه نمونیم ...البته با شروع شدن امتحانات فکر کنم یک ماه نتونم دخترم و مثل همیشه بیرون ببرم
ولی بعد امتحانااا حسابییییییییییییی جبران میکنم
حالا بریم سراغ عکسا .از اونجایی که وقتی میریم بیرون همه عکسا تبدیل به عکس سلفی میشه قبل از اینکه بریم
بیرون از ایلین عکس میگیرم برا همین بیشتر عکساش تو خونست
اینجا میخواستیم بریم خونه دوستم مریم جون
از اونجا با اوا جون و دوستامون رفتیم پارک مادران
یک روز هم با دختر خاله ها رفتیم نیلوفر ابی
روز معلم که برای سمیرا جون کادو خریدیم و تو کلاسشون جشن گرفتیم.که همش ایلین میگفت برای سمیرا جون لباس عروس بخریم
عروسی دوستم مهلا جون که حسابییییییییییییی خوش گذشت
ایلین و دوستش اوا جون
خوووووووب این هم از عکسای اردیبهشت ماه دخترمون....بای بای تا بعد