3سال و 6ماه و 23 روز ....
ایلینم سلام...با شروع فصل مدارس و حال و هوای گذشته وقتی میرم بیرون و میبینم همه در حال خرید مدرسه
هستن تمام شور و شوق اون زمان میاد تو ذهنم و شور و شوق بچه ها به منم سرایت میکنه...دوست دارم بیشتر
بیرون برم و تماشاگر این هیجان باشم....ما هم رفتیم ایلین خانم و موسسه خلاقیت ثبت نام کردیم که از مهر
کلاساش شروع میشه....برای همین هیجان دارم...دلم میخواد زودتر برم لوازمشو بخرم ...زود زود اول مهر بیاد
خیلی ذوق دارم....البته چون تاحالا ایلین مهد نرفته بود تصمیم گرفتم یک هفته زودتر ببرمش تا اشنا بشه با
محیط....
جدیدا خیلی شیرین زبونی میکنی و یک حرفهای قلمبه میگی که هممونچند روز پیش بابایی سر کار بود میگی مامان دلم برای بابایی شور میزنه منم
یک روز هم بابا بیرون بود یک دفعه بارون اومد دوییدی اومدی بهم میگی مامانی داره بارون میاد الان بابایی
خیس میشه چیکار کنیم....گفتم بابایی ماشین داره با ماشین میاد میگی نه از اونجا پیاده شه تا بیاد تو اتاق
خیس میشه چی؟؟؟؟؟؟
کادو روز دختر
ایلین در مینی پارک
ایلین در دهکده ارامش(سد شهید رجایی در ساری )خیلی خیلی قشنگ بود ....و حسابی خوش گذشت14.6.1393