یک روز افتابی
سلام عزیزم خوبی عشقم.....ببخش که این چندوقته کمتر برات مینویسم اخه نزدیک امتحاناییم و
حسابی درگیرم...از شما بگم که خیلی خیلی خوب با کلاست کنار اومدی و چند جلسست که دیگه
باهات نمیام سر کلاس این خودش خیلی باعث پیشرفتت شد کلی حرفای تیچرتو گوش میدی کارایی که
میگه انجام خودت رنگامیزیتو انجام میدی کاردستی درست میکنه و کلی کلمه های جدید یاد
گرفتی....عاشق اینی که سر کلاس برات فیلم میزاره خیلی دوست داری و با ذوق کاراشو انجام
میدی.....
یک وقتایی یک حرف هایی میزنی من تا چند ساعت تو هنگ میمونم...
خیلی تو کارهای خونه کمکم میکنی و اسبابا بازیاتو جمع میکنی اتاقتو مرتب میکنی لباساتو میزاری تو
کشوت تو سفره گذاشتن خیلی کمک میکنی کلا ازت راضیم امروز صبح بهت میگم ایلین بیا سفره بزار
میگی من چرا باید به حرفت گوش بدم؟من
کلا هر چیزی میشه یا من هرکاری میکنم هر حرفی میگم باباییتو دیدی گزارش میدی ههههههههه
خیلی خیلی بزرگونه میحرفی و حرف های شیرین و بامزه میگی ولی الان یادم نمیاد
این هم عکس های یک روز افتابیه که با سارا جون و انیسا جون رفتیم بستنی خوردیم
ایلین توراه رفتن به کلاس