این روزهای ایلین ما
سلام عزیزم ...چند وقتی بود که وقت نمیشد به وبلاگت سر بزنم چون داشتم یک گردگیری اساسی میکردم حسابی درگیر بودم ولی الان دیگه کارم تموم شده و اومدم تا از کارای جدیدت بگم.... این چند وقتی که من مشغول بودم شما از صبح بودی خونه مامان جون و با خاله ها حساب خوش گذروندی البته یک روزشم با بابایی رفتی خونه مادر جون تا من راحت به کارام برسم ...خلاصه خونه خاله حسابی بساط بزن و برقص به پا بود و شما هم همه مدلشو یاد گرفتی تا جایی که تو خونه اهنگ میزارم وقتی اهنگا عوض میشه و به عربی میرسه گیر میدی که حتما باید به کمرت روسری ببندم و شما هم عربی برقصی الانا مدل خوابیدن عوض شده وقتی میزارم رو پام تا بخوابی دو تا دستاتو میزاری...
نویسنده :
مامان فتانه
15:42