ایلین ایلین ، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

نفسم ایلین

سر بی موی خانمی

سلام مامانی من و بابایی دوباره هنر نمایی به خرج دادیم و موهاتو دوباره کوتاه کردیم ...عزییییزم راه میری و  دست میزاری به موهات م میگی کو... عسلم قول میدم دیگه هیچ وقت موهاتو کوتاه نکنم هرچقدر هم اگه بد باشه عاشق این وسایل منی واسه همین همیشه در اتاقمو قفل میکنم اینجا هم که ادکلنمو خالی کردی روت     ...
16 مرداد 1391

عاشقتم ملوسکم...

سلام نفسم...خوبی عزیزم...عاشقتم مامانی الانا دیگه از صبح که چشماتو باز میکنی میری دنبال کنترل های تلویزیون و دی وی دی و میاریش میدی به من که برات خاله ستاره بزارم یا هر برنامه کودک دیگه میشینی با جدیت تمام نگاه میکنی و دیگه به من کاری نداری که واقعا خیلی خوبه برام   خانمم اعتماد به نفستم خیلی زیاده وقتی من یا بابایی میگیم ایلین عشقه منه میگی بععله و خودتو نشون میدی ...ایلین عمر منه ...بععله...   الانا دیگه جیش داری میگی مامان جیش و بعدش هم میگی ایس عاشق اب بازی هستی میری در حمام و نشون میدی و میگی اب ...بازی   ...
11 مرداد 1391

هنرمندی مامان و بابا و کوتاه کردن موی ایلین خانم

عسلم من و بابایی تصمیم گرفتیم موهاتو کوتاه کنیم و نتیجش شد این       پیشرفت های ایلین خانم نفسم چند روز پیش با بابایی رفتیم برات بن بن بن گرفتیم وقتی باهات کار میکنم ماشالله بزنم به تخته همشونو همون سری اول یاد میگرفتی وقتی  ٧ ٨ تا کارتو کنارت میزارم اسم هرکدومو که میگم میدی بهم و خودت که میدونی درسته برای خودت دست میزنی بابایی که دیده یادگیریت عالیه گفت بریم چند مدل دیگه  هم بگیریم این کارتا توی حرف زدنت هم تاثیر داشت البته کلمه های پ ل رو نمیتونی تلفظ کنی مثلا پا رو میگی گا ...
2 مرداد 1391

دهمین یازدهمین دوازدهمین و سیزدهمین صدف کوچولوی ایلینم

سلام نفسم دهمین یازدهمین دوازدهمین و سیزدهمین دندونت با هم و در تاریخ ٢٥.٤.١٣٩١ دراومد .... البته این سری تب کردی و دو روز بیحال بودی البته دختر نازم اذیت نمیکردی غذا هم میخوردی فقط داغ داغ میشدی و تکون نمیخوردی از جات مامانی هم باید همیشه پیشت مینشست ....خدارو شکر الان دیگه خوب شدی ...
2 مرداد 1391

تعطیلات اخر هفته

سلام نفس مامان هفته پیش دوست بابایی با خانوادش اودن خونمونو کلی رفتیم گشتیم و به ایلین خانم ما خوش گذشته اونا هم یک دختری داشتن که ٣ ماه ازت بزرگتر بود ولی خیلی لجباز بود که من بابت داشتن دختر خانمی مثل شما کلی خدارو شکر کردم ...همیشه به دخترم زور میگفت دختر مظلوم من هیچی نمیگفت مامانی فدای دختر مظلومم بشم دستت کثیف شده بود شما هم حساس اومدی که برات پاکش کنم میگم ایلین وایسا عکس بگیرم شما این ژستو برام گرفتی عاشق این عروسکتی و هرجا میری با خودت میبریش حتی موقع خواب   تموم شد ....................   ...
24 تير 1391

شیطون بلا

سلام نفسم چند روز پیش رفتی بالای صندلی ایفون و برداری افتادی زمین و کلی گریه کردی که من گرفتم باهمون وضعیت خوابوندمت وقتی بیدار شدی  دیدم راه نمیتونی بری خلاصه   کلی دکتر ئ اینور و اونور خلاصه گفتن در نرفته ضرب دیده پات بردیم   کلی پاتو ماساژ دادیم تا یک ذره بهتر شدی البته هنوز میخوای راه بری میلنگی کلی گریه کردم برات مامانی خدا برای هیچ کس این روزارو نیاره دست ایلین خانومم زخمی شده بود یه دفعه نگاش که به دستش میوفته دستشو نگاه میکنه و بوسش میکنه.   به ایلین خانوم میگم برو باباییتو صدا کن بیاد بگیرتت با صدای بلندو اینقد خوشگل صداش میکنه که ادم دلش میخواد بخورتش...
24 تير 1391

دایره لغات ایلین خانم ما و کلی کارهای شیرین و قشنگ

  ايلين خانوم ما عاشق رقص شده هروقت دلش ميخواد برقصه ميره پيش كامپيوتر دكمه رو ميزنه ميگه ني  ني يا گوشيو بهم ميده كه براش اهنگ بزارم تا برقصه.       با ايلين جون رو صندلي كامپيوتر نشسته بوديم ايلين محكم رو ميز كامپيوترو ميزنه ميگه اينجا اينقد خوشگل تلفظ ميكنه ادم دلش ميخواد بخورتش توپولورو.       دست ايلين خانوم كليد بود بهش ميگم خانومي اين چيه دستت ميگه كيليد       از دست ايلين خانوم ناراحت بودم بهش ميگم خيلي از دستت ناراحتم بعد دستمو گذاشتم روصورتم اومد دستمو از صورتم ورداشت تموم صورتمو بوس كرد.           به ا...
11 تير 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفسم ایلین می باشد