ایلین ایلین ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

نفسم ایلین

فرشته کوچولوی من در 20 ماهگی

1392/7/27 12:11
نویسنده : مامان فتانه
506 بازدید
اشتراک گذاری

خدایا به فرشتگانت بسپار در لحظه لحظه نیایش خویش

“فرزند مرا از یاد نبرند . . .”

سلام عزیزم...................سلام عشقم و سلااااااااااااااااااااممممممممممممم به تو که تمام بهونه ی من

 برای زندگی هستی ................

تبسم شیرین عشق ، گوشه ای از نگاه

خداست تنها به نگاه او می سپارمت  دخترم.

 وقتی چشمهای زیبایت را به چشمهایم میدوزی و برق زیبای هوشیاری ات را حس

میکنم ... با هوش سرشارت همه را جذب خود میکنی

گل بهشتی من ...باران عشقت را میطلبم...تا بی چتر...قدم بزنم در زیر بارش بی امان

احساست...و خیس شوم از عشق....از حس قشنگ بودن....اشکم میبارد و قلبم هزار

بار مینوازد... برای تو فقط برایتو

این روزا همه زندگیمون سرشار از نشاط وشادی توست...که مهمون خونمون کردی..

با هر کارت قند تو دلمون اب میشه

نمیدونی عزیزم نفسام به نفسای تو بسته است خنده هام به خنده های تو اشکام به اشکای تو و این

حالت ها هر روز شدیدتر و شدیدتر میشن

ببخشید که چند وقتیه نیومدم و برات از خاطراتت ننوشتم ...البته جمع کردم و الان همشونو برات مینویسم

صبح ها که از خواب پا میشی کلی خودتو برا مامانی لوس میکنی و به محض اینکه پا شدی کامپیوترو

 نشون میدی و میگی کام کام (کامپیوتر) و نای نای (میخوای برات اهنگ بزارم عاشق رقصیدن و قر

 دادنی )

 _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_  _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_

رفتیم تولد نازیتا جون (دختر دخترخالم)کلی نای نای کردی و همش هم به خاله فاطمه میگفتی بیاد

 باهات برقصه اگه هم خاله نمیومد قهر میکردی .کتابتو با خودت اونجا هم برده بودی و زمان بیکاری کتاب

 میخوندیتعجبقهقهه

اگه ببینی ما داریم عکس میگیریم سریع میدویی میای پیش ما وایمیسی و ژست میگیری

عاشق قر دادنی و به معنای واقعی ناز دخترونه داری داریم میریم بیرون باید برات گیره بزاریم خودت هم

 میری دم کشوت و میگی گیره ...هرکی هم میبینی اول گیره هاتو نشون میدی بعدش هم لباست

 گاهی اوقات هم کفشت انتظار داری همه بهت توجه کنند و ازت تعریف کنند

بودیم خونه مادرجون دم صبح بیدار شدی  داری میری میگم ایلین کجا خیلی جدی برمیگردی میگی عمو

 احمد عمو احمد رفتی بیدارشون کردی و باهاشون بازی کردی بعد ١ ساعت خودت اومدی پیشم

 خوابیدی

عمو رامین لب تاپ عمو احمد و گرفته بود ملت و خبردار کردی انقدر جیغ کشیدی و عمو احمد و صدا

 کردی که نگو همش هم احمد و نگاه میکردی میگفتی عمو عمو که بیاد کمک کنه بالاخره هم موفق

 شدی بلندش کردی با قدرت تمام اوردیش دادی به عمو تمام صورتت قرمز شده بود هممون از این کارت

 هم تعجب کردیم هم کلی خندیدیم تعجبتعجبنیشخند

دفترتو میاری و میگی ایلین یعنی برات بنویسیم ایلین یا دستتو میزاری رو کاغذ و میخوای دستتو برات

 بکشیم

دستت به همه درها میرسه مجبوریم در اتاق و قفل کنیم تا شما بیرون نری

اجی و یاد گرفتی نمیدونم از کجا و کی

به همه نی نی ها میگی انی انی

اوایل که برات پازل گرفته بودم بلد نبودی بچینی ولی الان یاد گرفتی چطوری به هم بچسبونیش

هر جا که میریم با یک ناز خاصی میگی سلام یا اینکه از این اتاق میری به اون اتاق هم میگی سلام

جدیدا عاشق گردو شدی و از تو کمد گردو میاری که برات بشکونم بخوری به گردو هم میگی گردی و به

 بخور هم میگی بخو بخو

داری باخودت بازی میکنی یک دفعه میای بغلم میکنی و رو پام میشینی میگی اینجا وکلی دلبری میکنی

 برا مامان تا منم نازت کنم خودت هم میگی ناس ناس (ناز)

دارم درس میخونم میری به بابایی میگی درس و میای پیشم کتابامو با مظلومیت میگیری و منو نگاه

 میکنی میگی درس درس تا اجازه بدم کتابامو بگیری البته هیچ وفت خرابشون نمیکنی و فقط نگاه میکنی

تمام حرکات نمازو بلدی و وقتی خم و راست میشی یک چیزایی زیر لب زمزمه میکنی

اگه اتاق و کثیف کنی سریع میای میگی جارو تا بهت جارو دستی بدم و بری جارو بکشی

اگه لباساتو کثیف کنی سریع میگی پارچه

هروقت با اسباب بازیات بازی کردی خسته که شدی خودت میگی بس بس و جمعشون میکنی اگه هم

 من دارم جمع میکنم سریع میای میگی من من که میخوای کمک کنی

الانا دیگه خودت سی دی هارو انتخاب میکنی و میزلریش تو دستگاه تا برات بخونه همه سی دی هاتم

 میشناسی

وقتی میریم مغازه میگم ایلین چی میخوای میگی اداس یا کاکا (کاکائو)تو هر جیبی هم دنبال ادامس

 میگردی بعضی وقت ها هم الکی دهنتو تکون میدی و میگی اداس

تو ایینه مغازه خودتو دیدی میگی اییییییییییی ایلین خیلی خوشکل این کارو کردی میری جلو ایینه ها خودتو

 نشون میدی میگی ایلین

وقت غذا که میشه سریع میری از تو کشوت پیشبندتو میاری اولین بار کلی تعجب کردمتعجباخر غذا هم

 درش میاری میزاریش سر جاش دیگه خانمی شدی برای خودت

بابایی داره تلویزیون نگاه میکنه میری خاموش میکنی و خیلی جدی میگی بس بس چشمکنیشخند

خوب خانم خانما این هم بیشتر کارایی که تو این مدت انجام دادی باورم نمیشه که دخترم به این خانمی

 شده باشه مثل ادم بزرگا همه چیزو میفهمی و درک میکنی خیلی خوشحالم که انقدر درک و فهمت

 بالاست هر موقعیتیو هم درک میکنی کم بچه ای و اینطوری دیدم ....خدایا شکرت

کودکم:

زندگي همان فرداي ست كه با تمام وجود براي تو خواهم ساخت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان آرشیدا کوچولو
14 آبان 91 23:14
چه جیگملیه این ایلین نانازی مامانی مطالبت رو خیلی با احساس مینویسی
مامان پریسا
15 آبان 91 2:49
خوشکل خانم 20 ماهگیت مبارک باشه عزیزم. خانمی ماشالله که این همه کار خوشکل انجام میدی. خب به مامانی بگو هر کسی باید از وسیله خودش استفاده کنه دیگه
مامان انیسا
15 آبان 91 23:16
نه خیر آنی که میگه منظورش آنیسای ماست !!!خیلی خانم شدی عزیزم


نمیدونم شاید
مامی یلدا
19 آذر 91 18:38
بابایی داره تلویزیون نگاه میکنه میری خاموش میکنی و خیلی جدی میگی بس بس عجبا خوشم آمد این باباها رو باید دختر ها سر حال بیارن
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفسم ایلین می باشد