فرشته کوچولوی خونه ما
سلام کوچولوی خوشکلم...چند وقتیه که به جای خاله ستاره بیبی انیشتین میزارم برات بر خلاف خاله
ستاره که فقط گوش میدادی و به بازیت میرسیدی وقتی اینو میزارم تمام حواست میره پیشه بیبی
انیشتین و با دقت نگاه میکنی وقتی اون کلمه ای رو میگه شما هم سعی میکنی همونا رو بگی ولی به
زبون خودت فقط توی اینا باس(اتوبوس) و خوب یاد گرفتی و هی میگی
هرچیزی رو که چه خودمون بدیم چه خودت بدون اجازه برداری میگی مرسی عاشق مرسی
گفتناتم...کثلا یک چیزی و یواشکی برمیداری و میخوای در بری میگی مرسی
عاشق کتاب خوندنی دیشب مهمان داشتیم رفتی کتاباتو اوردی و به مهمانامون میگفتی اخ اخ (بخون)
داشتی کتاب میخوندی کتابت پاره شد گیر دادی چسب چسب اومدی دست منو گرفتی و رفتی جای
چسب و نشون میدادی میگفتی چسب تا بالاخره بهت دادم و شما هم رفتی کل کتابو چسب کاری
کردی
گردو خیلی دوست داری و قشنگ میگی گردو
امروز من بودم تو اشپزخونه دیدم اومدی میگی انار انار انقده هم انار و قشنگ میگی دلم میخواست
بخورمت
دفتر میگی
امروز صبح هلو(سلام) رو یاد گرفتی
امروز من لباس نو پوشیدم کلی ذوق کردی هی میومدی منو بغل میکردی بوس میدادی کلی ذوق میکردی
کلا خیلی لباس نو دوست داری عاشق وسایل ارایشی کارایی همه رو هم بلدی
رفتم شامپو خریدم اومدم دیدم از دستم گرفتی و میگی امپو امپو کلی تعجب کردم که از کجا یاد گرفتی