ما اومدیم با یک خبر خوش
سلام سلام صدتا سلام فرشته خوب زمین این شعریه که دخملی مدام با خودش تکرار میکنه ...خوب ما
اومدیم با یک خبر خوش که اونم اینه که بالاخره نی نی عمو مهدی به دنیا اومد یک دختر کوچولو موچولو که
اسمشو گذاشتن مهان که ایلین هی میگه من برم خونه مهان جون ورد زبونش شده...ولی خیلی ریزست
2.700 به دنیا اومد قیافش هم ترکیبی از مامان باباشه ...که این دلیل مسبب شد که ما برای چند روز
بریم خونه عمو تهران ...خداروشکر ایلین نه اونجا اذیتمون کرد و نه توی راه تو ماشین...کلا خوب باهامون
راه اومد...دست بابایی هم درد نکنه این چند روز واقعا کمکم کرد و اگه میدید ایلین داره اذیت میکنه یا
حوصلش سر رفته میبردتش پارک کلا سفر خوبی بود
این هم عکسای ایلین خانم ما
و میرسیم به کارهای اخیر گل دخترم
از بس رو گوشت حساس شدی تا میخوام لباس بپوشم یا دربیارم میگی مامانی گوشواره مواظب کن خون نیاد
میخوای بگی چشم چشم دو ابرو بکش میگی دماغ داری گردو بکش
تو خیابون میری جلو و میگی از پشتم بیا
بازی رنگ شناسی و اشکال هندسی رو خیلی خوب بلدی و به ما میگی اگه گفتی این کجاست یا با خودت میحرفی و میگی این کجاست اینجاست
سه تا پازل و کامل بلدی و رفتم چند تا دیگه گرفتم برات چون خیلی دوست داری
و کلی کارهای شیرین انجام میدی که دلمون میخواد بخوریمت
من اگه بیام خونه خاله میگی مامانی من بیام خونه خاله شیطونی نمیکنم
یا خودت به خودت میگی باز من اومدم شیطون بلا