ایلین ایلین ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

نفسم ایلین

اندراحوالات ایلین جونم بعد دوسالگیش

1391/12/15 15:11
نویسنده : مامان فتانه
1,051 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم ...عشقم...عمرم و تماااااااااااام دلیل من برای زندگی...احساس میکنم از مرز 2سالگی که رد

شدی کلی خانم تر شدی و بیشتر حرف مامانی گوش میدی و انجام میدی 

چندوقته که میخوام تو رو از عادت روی پا خوابوندن برت دارم البته فقط روی پای من میخوابی و اگه کسی

دیگه باشه پیشش دراز میکشی و میخوابی حالا من خواستم با منم اینطوری بشه واسه همین چند شب

پیش پیشت دراز کشیدم خودمو زدم به خواب که ببینم چیکار میکنی اول کلی برای خودت قصه خوندی

بلند شدی گوسفندتو گرفتی برااش قصه خوندی شنگول منگول خوندی بعدش گفتی ببعی شب بخیر

بخواب گذاشتیش سر جاش باز هم نتونستی بخوابی اومدی روی شکمم دراز کشیدی باز هم نخوابیدی

هی صدام کردی دیدی جواب نمیدم اومدی موهامو ناز میکردی و میگفتی لالا لالا مامانی لالا بخواب لالا

 کلی ذوق کردم ولی باز چشمامو باز نکردم دیدی باز هم فایده نداره روتو اون سمت کردی و خوابیدی

کلی ذوق کردم که بالاخره موفق شدم که پیش منم اینطوری بخوابی  

 

صبح که پامیشی میگی سلام صبح بتر(بخیر) حتی به اون عکس بزرگ تو حال هم میگی ایلین سلام صبح

بتر به صندلی هم میگی سلام صبح بتر

 

دیگه واقعا راحت شدم شب ها اصلا بیدار نمیشی ...خودت به راحتی غذا میخوری و به من کاری

نداری...صبحانه با نون هم میخوری قبلا اگه میخواستی پنیری چیزی بخوری بدون نون میخوردی ولی الان

میشینی من برات لقمه میگیرم همشو میخوری  

شعر های اتل متل توتوله,قطار قطار  راه برو,یک توپ دارم قلقلیه,الکم دولکم,عمو زنجیر باف,با خودت میگی

 گنجشک پر کلاغ پر بعد میگی مامان پر بابا پر یک دفعه دست میزنی میگی بابا پر بابا پر یعنی میخوای

بگی بابا که پر نداره 

تو خیابون که میریم دو میگیری میگی دودوچی چی

تا 5 فارسی بلدی و انگلیسی هم تا تری بلدی

یک بار بابایی صبح که پاشدی باهات نرمش کرد حالا صبحت خودت بیدار میشی همون ورزش هارو انجام میدی

همش تو خونه با خودت حرف میزنی و همه ی داستانا رو برای خودت تعریف میکنی من که مامانتم میدونم

کدوم داستانارو میگی

 

رفتیم عروسی دوستم کلی بهمون خوش گذشت دوستایی رو دیدم که چند سال بودم ندیده بودم واسه

 همین خیلی خوشحال بودم برگشته بودم به اون دوران دبیرستان خیلی بهم خوش گذشت ...ولی شما

هم الحق که دختر خانمی بودی و فقط با مامانی تا داخل تالار باهام بودی دیگه من ندیدمت همش وسط

بودی و میرقصیدی همش هم ماشالله ماشالله مشغول خوردن بودی همه کپ کرده بودن که اصلا

شیطونی نمیکردی و لج نمیکردی منم خیلی ازت متشکر بودم که منو سر بلند کردی کلی بهت افتخار

 کردم  ...ولی اخرش که اومدیم خونه سرما خوردی اخه تنت کم لباس پوشیدم حالا که بهت شربت میدم

میری به بابایی میگی بابایی شربت خوردم خوب بشم..بعدش میگی اقا دکتر شربت بخور...یعنی دکتر

 میگه شربت بخور خوب بشی...

 

 

 

 

 امروز صبح پا شدی دیدی من خوابم رفتی کتاباتو گرفتی اومدی پیشم دراز کشیدی و کتاب خوندی 

دیروز بابایی برات چند تا کتاب گرفت من که اومدم خونه گفتی مامانی بیا ببین کتاب جدید...حتما باید

پیشت مینشستم و بهم نشون میدادی  

چند وقت پیش دوباره خودمو زدم به خواب که بخوابی دیدم هی نگام کردی دیدی خوابم تکونم میدی

میگی شیطون پاشو شیطون دیگه از خنده مرده بودم از لحن حرف زدنت دیدی دوباره بیدار نشدم گفتی

 مامانی مامانی باز دیدی جواب نمیدم میگی فتانه پاشو فتانه...دیدی که بیدار نمیشم بلند شدی منو بغل

کردی کلی منو بوسیدی ختی گوشمم بوس میدادی و بعد گفتی مامانی خوابیده......عاشق فتانه

گفتناتم خیلی دوست دارم

که منو بابایی رو یه اسم صدا میکنی ولی پدر من دوست نداره میگه باید پدر و مادر مشخص باشن و از

این حرف ها که حتما مارو مامان و بابا صدا کنی ولی من کلی ذوق میکنم حالا نمیدونم درسته یه نه 

 

 

 همش ژست های مختلف میگیری میگی مامان دوربین عکس بگیر

 

 

 

 

 

 

 

 

عاشق جاروبرقیت شدی همش هم جارو میکشی

 

 

عاشقققققققققققققققققتتتتتتتتتتتتتممممممممممممم مامان 

عاشقتممممممم 

تموم زندگیه من بسته به این چشماته

وقتي گريبان عــــدم با دست خلقت مي دريد وقــــــتي ابد چــشـــم تو را پيش از ازل مي آفريد

وقتي زمين نـــاز تو را در آسمان ها مي كشيد وقتي عطش طعـم تــو را با اشك هايم مي چشيد



من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دليمن تو را از آنسوی آسمان ها صدا کرده ام ،از جایی بین

نیستی و هستی ، از آنسوی عدم،من ترا از بارگاه محبوب خلعتی گرفته ام و قافله سالار،بی شک

گرانبهاترین هدیه اش را سوغاتی ام کرده است. شاکرم تا به قیامت .



آمدم که بگویم هنوز همانم ... هنوز همانی .

 آیلین من، گل همیشه بهارم : دلم در تو جا مانده است .......همین و بس ! 



 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (41)

مامان پریسا
15 اسفند 91 15:43
سلام خانم خانم ها.معلومه مامان یحسابی ازت راضیه که اینقد خوشکل برات نوشته


ایلین خانمیه برای خودش
مامان پریسا
15 اسفند 91 15:43
فتانه جون؟ هنوز ایلین جونو پوشک میکنی؟


ارهههههههههه....چه کنم منتظر یک فرصتم فکر میکنم خیلی سخت باشه....
مامان انیسا
15 اسفند 91 15:43
عزیزم آفرین دیگه حسابی خانم و مستقل شدی
مامان پریسا
15 اسفند 91 15:44
من که خیلی دوست دارم بچه ها یاد بگیرن خودشون با خودشون سرگرم بشن و بازی کنن. کلی کیف میکنم.
مینا مامی لیانا
15 اسفند 91 18:52
عزیزمممممممممم خوشگل خانممممم
دنیایی دارین با این خانم خانما ها
ایشالا همیشه دنیاتون شیرین و زیبا و شاد باشه در کنار هم


مرسی شما هم همینطور
مامان میعاد
15 اسفند 91 23:28
وای چه شلوار باب اسفنجیش خوشمله
خوش به حال مامانی بزرگتر که شدی همیار مامان میشی برای نظافت توی خونه.
دو دو چی چی


خداییش تو خونه کلی کمک میکنه
سپیده مامان درسا
16 اسفند 91 0:49
ماشالله به این گل دختر که خانومی شده واسه خودش آفرین که همه چی رو سریع یاد میگیره و دل مامان و بابایی رو با حرف زدنش میبره
فتانه جون ببوس این خوشگل خانوم و از طرف من


مرسی عزیزم شما هم درسا جونو از طرف ما ببوس
مامي كيانا
16 اسفند 91 9:43
سلام صبح بتر آفرين كه به همه سلام ميكني
آيلين جونم آخه يك سال بزرگتر شده ديگه مامان فتانه مگه خبر نداري!!!!!!! فتانه!!!!!!
الهي چه بامزه از خواب بيدارت ميكنه
راستي هميشه به عروسي ايشالا هميشه خوش باشي
حيف كه مريض شدي ايشالا زود زود خوب شي عزيزم


مرسی خانمی....هههههههههه....واقعا جالب میگه...هههههه
مامی
16 اسفند 91 10:27
فتانه جان,همیشه شاد و سلامت باشین.خداوند این دخمل نازو برات نگه داره و همیشه شاهد موفقیت هاش باشی عزیزم.


مرسی عزیزم
مامان سارا
16 اسفند 91 14:25
سلام خانومی ما هم با اجازه لینکتون کردیم


مرسي از لطفتون
نسرین مامان کوروش
16 اسفند 91 14:34
سلام عزیزم چه عکسهای نازززی مراقبش باش عزیزم با عکسهایی از کوروش به روزم
مامان سونیا
16 اسفند 91 15:34
افرین به این دختر ک خانم بوده و مامانی رو اذیت نکرده انشاالله همیشه به مجالس شادی و سرور بری و بهت خوش بگذره عزیز دلم کمک مامانی خونه تکونی هم که میکنه


نه خونه تكوني فرستادمش خونه مادر جون
آنوشا کوچولو
16 اسفند 91 20:39
آفرین به ایلین خانوم خوش به حالت مامان فتانه دختر دیگه خانوم شده


اره واقعا خانمي شده براي خودش منم راحت شدم
مامان بنیتا
17 اسفند 91 2:41
آفرین به آیلین گل که خانوم بود خانوم تر شد بعد از تولدش
ایشالا توی همه مراحل زندگیش ازش راضی باشین و خیرشو ببینین عزیزم
یه عالمه بوووووووس برای دختر ناز و مهربون


مرسي گلم
مامان یلدا و سروش
18 اسفند 91 15:56
ای جانم چه کارا که نمیکنه این آیلین خوشگله
بهاره مامان ونداد
18 اسفند 91 17:27
به به خانم خانما ماشا... که این قدر بزرگ شدی چه چشمای نازی داری عزیزم


مرسي خانمي شما ناز ميبينين...من كه عاشق چشماشم
سارا مامانی شیدا
19 اسفند 91 10:58
سلام سلام بالاخره موفق شدم وای مامان آیلین جون نمیدونم چه جوریه که من هر وقت به شما سر میزنم کامپیوترم هنگ میکنه فقطم تینجا اینجوری میشه تو هفته گذشته بیشتر از 10 بار اومدم ولی به جز چند سطر اول هیچی نتونستم ببینم بگذریم
هزار ماشاالله به این گل دختر ناز اسفند دود کنید براش


مرسي خانمي شما لطف دارين
مامان آیلا
19 اسفند 91 12:40
آفرین و صد آفرین به این دخملی ناز که مامانش ازش راضیه
مادر کوثر
20 اسفند 91 14:03
خدا حفظ کنه این خانم خانمای ناز رو با ژست های خوشگلشششششششششش
مامان رومینا
20 اسفند 91 14:56
ماشالا به این دختر شیرین زبون.خدا حفظش کنه.کلی ذوق حرفای قشنگشو کردممامانی رمز همون قبلیه عوض نشده ولی بازم خصوصی میفرستم واستون


مرسي عزيزم
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
20 اسفند 91 19:00
فتانه جون منم تا 1 سالگی روشا رو رو پا میخوابوندم آخه تو نی نی لای لایش نمیخوابید بعد از سرش انداختم الانم کنارش دراز میکشم و خودمو میزنم به خواب تا خوابش ببره.بماند که خودم خیلی وقتا زودتر از اون خوابیدم
قربون آیلین جونم با این همه شعری که بلده.
ای جان چرا مریض شدی خاله جون؟مامانی مواظبش باش که تا عید ایشالا خوب خوب بشه.



خيلي زود زود خوب شد....اره منم خودمو ميزنم به خواب تا بخوابه
مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
21 اسفند 91 0:15
آفرین هزار آفرین و هزار ماشاا... به این خانووم خانووما منم خیلی ذوق کردم برا فتانه گفتنش
الهام مامان آوینا
21 اسفند 91 11:30
سلام... اخی پس خیالم راحت باشه دیگه بعد از دو سالگی خورد و خوراک بچه ها خوب میشه و... دیگه همش نباید نگران باشی اینا نخور اوننو نخور مبادا تل بشه و ....خیلی بانمک شده ... هزار ماشاا... به جونش باشه...


اره خیلی از دو سالگی تغییر میکنن
مامان ملیکا
21 اسفند 91 13:12
عزیزمی
خدا حفظش کنه آیلین جون رو براتون گلم


مرسی خانمی
مادام بوفی
21 اسفند 91 16:56
فرناز/ مامان ریحانه
21 اسفند 91 18:32
عرسکم عکسای آتلیه ات رو دیدم خیلی ناز و قشنگ بودن چون خودت قشنگی جیگرم

ریحانه هم پای همه می خوابه جز من، من فقط باید شیرش بدم تا خوابش بگیره


این بچه ها زورشون به ماماناشون میرسه فقط
مامان مهرناز
21 اسفند 91 23:04
خدا حفظش کنه همیشه شاد وخوشبخت باشید
مامی آوید
22 اسفند 91 1:26
هزارماشالا که اینقدر خانوم شده آیلین کوچولو...خدا حفظش کنه...
صبح بتر خیلی باحال بود...این دختراااا چقدر شیرین زبونن خدااااااااااااااااا
رئز عروسی هم که خیلی ناز و خانوم بوده...بوووسسسسسسسسس
مثل اینکه عاشق کار خونه هم هست...از جاروبرقیش معلومه...


بععله هرکاری ما میکنیم سریع میاد میگه کمک
فهیمه مامان سینا
22 اسفند 91 7:02
ماشالا به آیلین جونم با پیشرفتاش
چشاشم چه خوشمله


مرسی خانمی چشمهای شما قشنگ میبینه
مامان کوثری
22 اسفند 91 8:09
عزیزم من این روزا سرم خیلی شلوغه ارگ شلوغ نبود خودم یه مدل بهتون پیشنهاد می دادم ولی خودتون انتخاب کنید بهتره مدلتون رو از تو وبلاگم انتخاب کنید و بهم خبر بدین ممنونم


ok
مامان تارا و باربد
22 اسفند 91 12:30
هزار ماشالا چه دخمر ناز و شیرین زبونی
چه مامان گل و مهربونی
شاد و پاینده باشید


مرسی عزیزم
خاله فاطمه
24 اسفند 91 10:26
سلام ایلین خانوم خیلی حال میده وقتی پیشم دراز میکشی ومیخوابی خیلی اینطوری دوست دارم تو هم که ماشالله جیگیری هستی واسه خودت با نازوعشوه هات
خاله حدیثه
24 اسفند 91 10:30
سلام ایلین خانوم ناز ما من فدات بشم با اون حرف زدنات ودلبریات بوسسسسسسسسسسس
خاله فاطمه
24 اسفند 91 10:35
تازگیا یاد گرفتی شعر میخونی واقعا قشنگ میخونی من موندم بچهی تو سن تو چه جوری میتونه اینقدر خوب شعربخونه خیلی قشنگ میخونی زمانی که میخونی خوردنی میشی
خاله فاطمه
24 اسفند 91 10:36
اره واقعا داستانارو از بری برامون تعریف که میکنی از تعجب علامت سوال میشیم
مامان ستایش
24 اسفند 91 10:37
وای ایلین جون پیراهن سفیدت خیلی بهت میاد جیگر شدی یه اسپند برا خودت درست کن
دایی جون
24 اسفند 91 10:39
وای ایلین خانوم تمام ژستات همینجوری که روی زمین دراز میکشی کلافه شدیم هروقت میخوای عکس بگیری رو زمین دراز میکشی
خاله فاطمه
24 اسفند 91 10:43
ایلین چشمات تو حلقم این عکس از چشماتو من برات گرفتم واقعا هم خوشمل شده ها
مامانی ایدین
24 اسفند 91 11:22
ایلین جون عکسات خیلی قشنگن وسایلتو مثل اینکه خیلی دوستشون داری همش با هاشون عکس میگیری خیلی جیگری
عمو امین
24 اسفند 91 11:23
وای ایلین خانوم من عاشق جارو برقی کشیدنتم خیلی ناناز جارو میکشی
مامان فرنیا
26 اسفند 91 15:58
افرینهزارتا برای دختری که مامانش ازش راضیه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفسم ایلین می باشد