ایلین ایلین ، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره

نفسم ایلین

اولین مریضی آیلین و به امید خدا آخریش

  مامانی سلام.چند روز پیش رفتیم خونه پدر جون و مادر جون دیدیم عمو احمدت برات  استخر بازی خریده و مصمم شدن که بزارنت تو آب حالا از من اصرار و از کل اون خانواده انکار که نزارینش تو اب سرما می خوره ولی حریفشون نشدم و گذاشتنت.ولی حسابی سرما خوردی و دو روز تمام بیحال بودی و تویی که همیشه لب های خوشگلت خندون بود دیگه نمیخندیدی .خیلی گریه کردم مامانی چون اصلا طاقتشو ندارم.سریع با مامان جون بردیمت دکتر و خدارو شکر زود خوب شدی وگرنه......... خلاصه کلی باهاشون دعوا کردم دیگه به هر قیمتی شده نمیزارم این کارو تکرار کنن.چون جون من به خنده هات بستست. ...
10 بهمن 1390

وابستگی شدید ایلین

  سلام خانمی.... عسلم چند روزه که خیلی وابسته شدی اگه من لباس بژوشم و بخوام برم بیرون محکم بغلم میکنی و گریه میکنی. امروز که اصلا ولم نمیکردی من هم اصلا طاقت دیدن اشکاتو ندارم ولی چه کنم مامانی.اگه من باشم و شما حضور منو حس کنی خیالت راحته و با همه بازی میکنی و میخندی ولی اگه من نباشم  فقط لج میکنی. عاشقتم مامان ...
10 بهمن 1390

بالاخره اومدم

سلام دختر گلم . بالاخره بعد از تاخیر چند هفته ای اومدم بنویسم برات.اول اینکه برای ۱۰ الی ۱۵ روز گردن درد شدید گرفته  بودم تکون نمیتونستم بخورم بعدش هم که دوست بابا بهرام از شیراز با خوانوادش اومدن خونمون برای چند روز سرم شلوغ بود این شد که نشد خدمت برسم نانازم. مامان فدات بشه عزیزم الان چند مدته غذا خوردن و شروع کردی و با روروکت تمام اتاق و میگردی وای مامانی یه چیز دیگه دیروز بین گریه هات می گفتی ماما ماما کلی ذوق کردم خیلی لذت بخش بود.ولی بابا رو نمیتونی بگی میگی بوا کلی میخندیم.۲۷ام رفتی توی ۸ ماه ولی انقدر لحظات با وجود خانمی شیرینه که احساس میکنم زود گذشته. شیرازی...
10 بهمن 1390

عکس های وروجک من

  مامان قربونت بره دیشب من و خاله ها میگفتیم بابا تو لب مارو نگاه میکردی و همون شکلی میگفتی بابا خیلی خوشحال شدم مامانی کلی هم ازت فیلم گرفتیم این هم تو و عمو رامینت       ...
10 بهمن 1390

پیشرفت های خانم خانما

سلام مامانی.الهی من قربونت برم عسلم جدیدا بابا میگی ماما میگی ولی بیشتر بابا  میگی .وقتی عروسکاتو بغل میکنی شروع میکنی به حرف زدن البته با زبون خودت .عاشق روروکتی مامان .می خوای توش باشی و به همه جا سرک بکشی.خلاصه  حسابی شیرین و دلربا شدی..........     سلام سلام دوباره اومدم که بگم از پیشرفتای جدیدت عزیزم.مامانی جدیدا سینه خیز  میری و اصلا هم  زمین نمیخوری.         قبلا ما میگفتیم ماما بابا و تو تکرار میکردی ولی الان خودت تنها نشستی با خودت هی  تکرار میکنی ماما ماما ماما بابا بابا بابا .   پریروز...
10 بهمن 1390

عکس های نفسم

سلام عسلم بالاخره بعد از یه مدت تاخیر اومدم با کلی عکس و خبر ......   ایلین خانم ما دومین دندونشو روز ۱۹/۸/۱۳۹۰ دراورد.ما هم روز ۲۰ام ابان براش جشن دندونی گرفتیم کلی خوش گذشت ....   این هم عکس ایلین خانمه که روز قبلش رفتیم اتلیه گرفتیم این هم ایلین خانم و انیسا جون             مامانی چند روز یش دیدم موهات حیلی بلند شده و نافرم تصمیم گرفتم خودم هنر به  خرج بدم و کوتاش کنم که نتیجش هم این شده     و حالا عکس های متفرقه     الان دوروزه دوست بابایی از شیراز اومده باهم رفتیم دریا که خانم...
10 بهمن 1390

یازدهمین ماه تولدت مبارک

  خداراشاکرم که ۱۱ماه است فرشته ای رادرکنارم دارم که با حضورش دنیایم عوض شده است وزندگی ام زیباتر   پس فرشته کوچکم بخند که با هر لبخندت زمین وآسمان میخنددوبا هر شادی کودکانه ات دنیای ما  در عشق زیبا ی کودکیت شناور میشود یازدهمین ماه ورودت در این دنیای زیبا و دل انگیزمبارک...     سلام خوشگلم دختر گلم دیروز ۱۰ ماهت تمام شده رفتی تو ۱۱ ماه ...انقدر بودن با  تو خوبه که برام این ۱۰ ماه خیلی زود گذشت... مامانی جدیدا خیلی شیرین کاری انجام میدی میری تو تمام اتاق ها اگه در هم بسته  باشه باز میکنی میگی کیه...خیلی کنجکاوی مامانی به همه چی کار داری اگه یکی...
10 بهمن 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفسم ایلین می باشد