ایلین ایلین ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

نفسم ایلین

عکس های وروجک من

  مامان قربونت بره دیشب من و خاله ها میگفتیم بابا تو لب مارو نگاه میکردی و همون شکلی میگفتی بابا خیلی خوشحال شدم مامانی کلی هم ازت فیلم گرفتیم این هم تو و عمو رامینت       ...
10 بهمن 1390

پیشرفت های خانم خانما

سلام مامانی.الهی من قربونت برم عسلم جدیدا بابا میگی ماما میگی ولی بیشتر بابا  میگی .وقتی عروسکاتو بغل میکنی شروع میکنی به حرف زدن البته با زبون خودت .عاشق روروکتی مامان .می خوای توش باشی و به همه جا سرک بکشی.خلاصه  حسابی شیرین و دلربا شدی..........     سلام سلام دوباره اومدم که بگم از پیشرفتای جدیدت عزیزم.مامانی جدیدا سینه خیز  میری و اصلا هم  زمین نمیخوری.         قبلا ما میگفتیم ماما بابا و تو تکرار میکردی ولی الان خودت تنها نشستی با خودت هی  تکرار میکنی ماما ماما ماما بابا بابا بابا .   پریروز...
10 بهمن 1390

عکس های نفسم

سلام عسلم بالاخره بعد از یه مدت تاخیر اومدم با کلی عکس و خبر ......   ایلین خانم ما دومین دندونشو روز ۱۹/۸/۱۳۹۰ دراورد.ما هم روز ۲۰ام ابان براش جشن دندونی گرفتیم کلی خوش گذشت ....   این هم عکس ایلین خانمه که روز قبلش رفتیم اتلیه گرفتیم این هم ایلین خانم و انیسا جون             مامانی چند روز یش دیدم موهات حیلی بلند شده و نافرم تصمیم گرفتم خودم هنر به  خرج بدم و کوتاش کنم که نتیجش هم این شده     و حالا عکس های متفرقه     الان دوروزه دوست بابایی از شیراز اومده باهم رفتیم دریا که خانم...
10 بهمن 1390

یازدهمین ماه تولدت مبارک

  خداراشاکرم که ۱۱ماه است فرشته ای رادرکنارم دارم که با حضورش دنیایم عوض شده است وزندگی ام زیباتر   پس فرشته کوچکم بخند که با هر لبخندت زمین وآسمان میخنددوبا هر شادی کودکانه ات دنیای ما  در عشق زیبا ی کودکیت شناور میشود یازدهمین ماه ورودت در این دنیای زیبا و دل انگیزمبارک...     سلام خوشگلم دختر گلم دیروز ۱۰ ماهت تمام شده رفتی تو ۱۱ ماه ...انقدر بودن با  تو خوبه که برام این ۱۰ ماه خیلی زود گذشت... مامانی جدیدا خیلی شیرین کاری انجام میدی میری تو تمام اتاق ها اگه در هم بسته  باشه باز میکنی میگی کیه...خیلی کنجکاوی مامانی به همه چی کار داری اگه یکی...
10 بهمن 1390

شیطونک من

ایلین خانمم خیلی شیطون شدی الان دیگه اگه رو مبل چیزی باشه خودتون تشریف میبرین بالای مبل  و برش میداری دیگه اصلا نمیشه تنهات گذاشت خودت میری رو تخت و مبل و ...خدانکنه کسی بره حمام سریع میری دم در حموم وایمیسی گریه میکنی که تورو باخودش ببره حمام عاشق اب بازی هستی....   ایلینم عاشق سرک کشیدن تو کیفی       الانا وقتی بهت میگیم الو کن گوشیو میگیری میگی الو کیه و شروع میکنی به زبون خودت حرف زدن ...
3 بهمن 1390

خبر خبر

  سسسسسسسلللللللللللللللللللاااااااااامممممم مامانی خبر دارم برات  خبر.................. خبر خوش که خانم کوچولوی ما بزرگ شده و دندون دراورده .یه صدف کوچولوی  خوشکل.قضیه از این جا شروع شده که شب چهارشنبه(۱۳۹۰.۸.۵)(۹ ماه و یک هفته بودی مامانی)همه خواب بودیم که ایلین خانم ۳ صبح یهویی شروع کرد به گریه  کردن حالا اروم هم نمیشد . کل خوانواده رو هم بیدار کردی هر  کس هرکاری که کرد  اروم نشدی تا یک ساعت فقط گریه کردی بعد از اون به زور خوابوندمت .فردا غروبش  من امتحان زبان داشتم وقتی برگشم خاله فرزانه خبر داد که ایلین خانم ما دندون دراورده خیلی خوشحال شدم مامانی تبریک میگم بهت عسلم......یه جشن خوشکل  ه...
3 بهمن 1390

شیرین کاری های شیطونکم

ize=3 face=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif> سلام نفسم.خیلی شیطون شدی مامانی توی تمام اتاقا چهار دست و پا میری و هرچی روی زمین باشه میزاری دهنت بهت میگیم تو دهنت چیه ایلین دست میزاری از تو دهنت در میاری بهم نشون میدی دوباره میزاری دهنت انقدر این کارو جالب انجام میدی دلم می خواد بخورمت.... مامان جون برات تاب خریده خیلی دوست داری وقتی تابت میدیم ما که میگیم تاب تاب تو میگی گ گ گ ....وقتی هم از داخلش درت میاریم با دست تابتو نشون میدی و گریه می کنی وقتی دوباره میبرم سمتش سریع میخندی ... ...
3 بهمن 1390

اولین قدم ایلین

کودک زیبایم ...عزیزتر از جانم و نیمه ی وجودم....همنفس و همصدای تمام لحظه های من .. .ایلینم شب 24 ام دی اولین قدم های زندگیشو برداشت. شب 24ام همه داشتیم فیلم نگاه میکردیم که دیدیم ایلین بدون هیچ     کمکی  برای چند دقیفه وایستاده  مامان جون رفت جلوش بهش گفت  ایلین بیا دختر نازم 4 5 قدم برداشت و افتاد بغل مامان جون من و خاله ها  خیلی ذوق کردیم تمام لحظه ای زندگی من با وجود تو شیرین و لذت بخشه. ..زندگی ام بدون خنده های تو دیگه معنی نخواهد داشت....   دوستت دارم به اندازه تمامی فطره های باران و تمامی ستارگان اسمان و تمامی دنیا  ...
3 بهمن 1390

بدون عنوان

تورا به خدایی میسپارم که همیشه هرجا یار ویاورم بوده وهست .تورا به  یگانه معبودی میسپارم که لحظه لحظه شادی ام در کنا ر تو وبهرام  را از او  دارم .تورا به پروردگاری میسپارم که در زندگی نا چیزم هر چه دارم وندارم .ا ز اوست .در پناه حق همیشه سالم باشی وبا شادی ات شادیهایمان را دوچندان کنی مي داني؟ من همه گمشده هايم زندگي ام را در گوشه و كنار اين كلبه جستجو مي كنم   همه لحظات از دست رفته را مي خواهم جايي همين اطراف پيدا كنم شايد نشود اما من مي    گويم مي شود مي داني؟ اين كلبه با وجود آنكه ديگر عصر سنگ و آهن سالهاست آغاز   ...
3 بهمن 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفسم ایلین می باشد